3. بعد اقتصادی حج

3. بعد اقتصادی حجحج‏با دارابودن بعد معنوی و عرفانی عمیق و گسترده، ابعاد دیگر آن خصوصا بعد اقتصادی و مادی آن مورد تردید واقع شده است‏به طوری که گفته‏اند مگر ممکن است چنین عبادت پر معنویت، همراه با بعد مادی و اقتصادی باشد، بلکه این مسائل را من




3. بعد اقتصادي حج

حج‏با دارابودن بعد معنوي و عرفاني عميق و گسترده، ابعاد ديگر آن خصوصا بعد
اقتصادي و مادي آن مورد ترديد واقع شده است‏به طوري كه گفته‏اند مگر ممكن است چنين
عبادت پر معنويت، همراه با بعد مادي و اقتصادي باشد، بلكه اين مسائل را منافي با
روح حج مي‏دانسته‏اند و اين خاصيت‏يك سونگري به حج است. همچنان كه اين توهم در زمان
جاهليت هم وجود داشته و خيال مي‏كردند معامله و تجارت و كسب و كار در ايام حج‏حرام
و باعث‏بطلان آن مي‏گردد. (54) اما خداوند متعال براي مقابله با اين طرز
تفكر آيات متعددي را نازل نموده است كه تعدادي از آن‏ها به شرح ذيل است: گناهي بر
شما نيست كه از فضل پروردگار خود (منافع اقتصادي در ايام حج) برخوردار شويد.
(55)


"ليس عليكم جناح ان تبتغوا فضلا من ربكم. "


شكي نيست كه مراد از فضل در آيه، فضل و بهره مادي است چون كه مسائل معنوي جاي
هيچ‏گونه ترديدي نبود تا بفرمايد: "ليس عليكم جناح". . . همچنان‏كه مراد از ابتغاء،
ابتغاء، ابتغاء بعد از اتمام حج نيست، چون كه معامله و تجارت بعد از اعمال حج جاي
بحث و گفت‏وگو نبوده است، بلكه آنجا كه محل كلام بود معامله و تجارت در اثناء عمل
بود و آيه مباركه هم در رد مراد اين نوع تفكر با صراحت تمام فرمود: (هيچ‏گونه مانعي
و اشكالي وجود ندارد كه مردم از فضل خدا بهره‏مند گردند بلكه با توجه به معناي
ابتغاء (56) مي‏توان در راه كسب آن اجتهاد و كوشش هم نمود و حتي با
ملاحظه "من ربكم" مي‏توان به آن رنگ عبادت داد تا از مصاديق بارز آيه "رجال
لاتلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكرالله"، (57) به شمار آيد. منتهي بايد
مواظب بود كه تجارت در خلال حج ابتغاء من فضل‏الله باشد.


مؤيد ديگر بر اطلاق ابتغاء فضلا من ربكم بر امور مادي، نظاير اين آيه در قرآن
است كه ابتغاء فضل‏الله بر امور مادي اطلاق شده است از جمله خداوند در سوره جمعه
فرمود: هنگامي كه نماز پايان گرفت‏شما آزاديد در زمين پراكنده شويد و از فضل الهي
طلب كنيد. (58)


"فاذا قضيت الصلوة فانتشروا في‏الارض و ابتغوا من فضل الله. "


از سوي ديگر، اين‏گونه يك سونگري به حج در زمان ائمه‏عليهم السلام براي اصحاب
ايجاد سؤال كرد كه آيا تجارت و بهره‏مندي مادي در ايام حج ضرري به حج مي‏رساند يا
نه، چنان‏كه شخصي مثل معاوية‏بن عمار به امام صادق‏عليه السلام عرض كرد: مردي براي
تجارت به طرف مكه حركت مي‏كند يا شتري دارد كه كرايه مي‏دهد آيا حجش ناقص است‏يا
كامل؟ حضرت پاسخ فرمودند: حجش كامل و تمام است. (59)


از جمله آيات ديگري كه دلالت‏بر بعد اقتصادي حج دارد، آيه شريفه ذيل مي‏باشد:


"و اذن في‏الناس بالحج. . . ليشهدوا منافع لهم و يذكروا اسم‏الله. . . " (60) ترجمه آن گذشت. با توجه به تقابل دو جمله ليشهدوا منافع لهم و يذكروا
اسم‏الله"، استظهار مي‏شود كه حج دو بعد دارد، بعد عبادي و غيرعبادي. و قطعا يكي از
مصاديق بارز منافع، منافع اقتصادي حج است كه احتمالا به دليل اهميت اين بعد يا جهت
مقابله با تفكر جاهلي، مقدم بر بعد معنوي حج ذكر شده است.


شاهد قطعي بر اين‏كه مراد از منافع، منافع اقتصادي هم هست تمسك امام‏رضاعليه
السلام به اين آيه شريفه است كه در ضمن بيان علل و فلسفه حج فرمود:


منافع و آثار حج تمام اهل زمين از شرق و غرب و بر و بحر را فرا مي‏گيرد چه آن‏ها
كه حج‏به جا مي‏آورند و چه آن‏ها كه به جا نمي‏آورند از تجار و كسبه و مساكين و
حاجتمندان. . . براي همين منافع قرآن فرمود: "ليشهدوا منافع لهم" (61)


توجيه ديگري كه مي‏شود براي تقدم بعد غير عبادي بر عبادي در اين آيه مباركه ذكر
كرد، جنبه رواني قضيه است كه براي جذب مردم عادي به سوي خانه خدا، ابتدا روي منافع
مادي تكيه نمود. و به تعبير مرحوم علامه طباطبايي از آنجايي كه انسان فطرت حب‏الذات
دارد و منافع خودش را دوست دارد از اين‏رو در همان اول فرمود "ليشهدوا منافع لهم".
(62)


از جمله آيات ديگر، آيه 2 از سوره مباركه مائده مي‏باشد كه خداوند متعال ضمن
خطاب به مؤمنين فرمود: احترام آنهايي كه به خاطر معاش و معادشان قصدخانه خدا را
نموده‏اند نگه داريد. (63) يعني اين زائرين خانه خدا انسان‏هاي محترمي
هستند نبايد حريم آن‏ها حلال شمرده شود.


علاوه بر اين‏كه لسان اين آيه لسان مدح است و نيز بعد اقتصادي آن مقدم بر بعد
عبادي "رضوانا" گرديده و از تقابل "فضلا من ربهم و رضوانا" به خوبي استفاده مي‏شود
كه مراد از فضلا من ربهم‏ منافع اقتصادي مي‏باشد. شاهد قرآني ديگر بر بعد اقتصادي
حج، آيه‏اي از سوره مباركه قصص است كه خداوند متعال ضمن منت گذاشتن بر مشركين، روي
دو نعمت تاكيد فرمود: يكي امنيت و ديگري مواهب اقتصادي.


آيا ما حرم امني در اختيار آن‏ها قرار نداديم كه محصولات هر شهر و دياري به سوي
آن آورده شود ولي اكثر آن‏ها نمي‏دانند. (64)


"اولم تمكن لهم حرما امنا يجبي اليه ثمرات كل شي‏ء رزقا من لدنا و لكن اكثرهم
لايعلمون".


عنايت در كلمات كل شي‏ء و رزقا من لدنا و فعل يجبي‏ كه دلالت‏بر استمرار
دارد، اهميت مطلب را دو چندان خواهد كرد. به علاوه، اين دو نعمت متعلق به زماني بود
كه آن‏ها مشرك بودند تا چه رسد به اين‏كه موحد شوند، اگر مردمي كه در شهرها و
آبادي‏ها زندگي دارند، ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، بركات آسمان و زمين بر
آن‏ها مي‏گشاييم. (65)


"و لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض".


شاهد قرآني ديگر آيه 28 از سوره توبه است:


اي كساني كه ايمان آورده‏ايد بدانيد كه مشركين آلوده و ناپاكند بنابراين، پس از
اين سال نبايد قدم به مسجدالحرام بگذارند و اگراز فقر مي‏ترسيد به زودي خداوند شما
را از فضلش، هرگاه بخواهد بي‏نياز مي‏سازد خداوند دانا و حكيم است.


از آنجايي كه اهل مكه در انتظار سود و تجارت بودند ترسيدند كه نكند به خاطر اين
منع، تجارت آن‏ها از رونق بيفتد و وضع اقتصادي آن‏ها خراب شود، از اين‏رو خداوند در
مقام دلداري آنها وعده فرموده به زودي شما را از فضلش بي‏نياز مي‏سازد.


همچنان‏كه تاريخ گواهي مي‏دهد كه بزرگ‏ترين بازار از جمله بازار معروف عكاظ در
موسم حج‏برپا مي‏شود. و احتمالا سوره قريش (66) را بتوان مؤيد ديگر
قرآني بر اين‏گونه بازار دانست. ادامه دارد. . . .




| شناسه مطلب: 76681